نگهبان و مربی مرغان شکاری، صیاد. (فرهنگ فارسی معین) : چون فرسنگی دو رفتند این سه تن بر بالا ایستادند با کدخدا و من و... را با شکره داران گسیل کردند صید را. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 220). به وقت مراجعت سلطان از سومنات یکی از شکره داران او اژدهایی بزرگ را بکشت. (تاریخ جهانگشای جوینی)
نگهبان و مربی مرغان شکاری، صیاد. (فرهنگ فارسی معین) : چون فرسنگی دو رفتند این سه تن بر بالا ایستادند با کدخدا و من و... را با شکره داران گسیل کردند صید را. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 220). به وقت مراجعت سلطان از سومنات یکی از شکره داران او اژدهایی بزرگ را بکشت. (تاریخ جهانگشای جوینی)
شیوه دارنده. دارای سبک و طریقۀ خاص در هنر، اهل حرفت و صناعت و کاریگر و دارای هنر و پیشه ور. (ناظم الاطباء). هنرمند و صاحب فن و کمال. (آنندراج) ، چست و چالاک، کارآزموده و کارگزار. (ناظم الاطباء)
شیوه دارنده. دارای سبک و طریقۀ خاص در هنر، اهل حرفت و صناعت و کاریگر و دارای هنر و پیشه ور. (ناظم الاطباء). هنرمند و صاحب فن و کمال. (آنندراج) ، چست و چالاک، کارآزموده و کارگزار. (ناظم الاطباء)